• وبلاگ : ولايت،شهدا،بسيج
  • يادداشت : سردار سرلشكر پاسدار شهيد محمود كاوه
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + هديه به شهدا صلوات 
    بسم رب الشهدا و الصديقين
    آقا سيد روح الله سلام و سپاس
    از اين كه يادي از شهيد والامقام و جوان ترين سرلشكر دفاع مقدس شهيد محمودكاوه داشتيد سپاسگزارم
    معرفي شهيد كاوه بركات بسياري دارد يكي از آنها اهراز معجزه انقلاب و دفاع مقدس است پيشنهاد ميكنم از وكيپديا اطلاعات جزيي تري در مورد زندگي ايشان گرفته و منعكس فرماييد برخي مطالب هم تقديم مي شود

    مقام معظم رهبري (حفظه الله تعالي): محمود، يک زماني شاگرد ما بود بعد استاد ما شد.

    مقام معظم رهبري درباره اين لشكر ويژه شهدا و شهيد کاوه فرمودند: تيپ ويژه شهدا که ايشان فرماندهي‌اش را برعهده داشتند يکي از واحدهاي کارآمد ما محسوب مي‌شد.

    … او در عمليات گوناگون شرکت داشت و کارآزموده ميدان جنگ شده بود. از لحاظ نظم، اداره واحد، مديريت قوي، دوستي و رفاقت با عناصر لشکر، از لحاظ معنوي، اخلاق، ادب، تربيت، توجه و ذکر، يک انسان جوان، اما برجسته بود.… اين وجوان (شهيد کاوه) جزو عناصر کم‌نظيري بود که او را در صدد خودسازي يافتم. حقيقتاً اهل خودسازي بود، هم خودسازي معنوي و اخلاقي و تقوايي و هم خودسازي رزمي.

    *امير سرلشکر شهيد حسن آبشناسان:اگر در دنيا يک چريک پاکباخته و دلباخته به اسلام و امام وجود داشته باشد، محمود کاوه است و هر رزمنده اي که بخواهد خوب پخته و آبديده شود، بايد به تيپ ويژه شهدا پيش کاوه برود.

    پاسخ

    باسلام خدمت دوست عزيز وبزرگوار خيلي خيلي ممنون ازراهنمايي ومطلب بسيا خوبتان .التماس دعا
    + هديه به شهدا صلوات 

    شهيد علي صياد شيرازي: / شهيد کاوه از قدرت مديريت و فرماندهي بر قلبها برخوردار بود و به همين دليل نيروهاي تحت فرمانش، چون پروانه به دور او مي‌چرخيدند.

    // شهيد کاوه مرد عمل بود و کمتر سخن مي‌گفت و بيشتر تلاش مي‌کرد و با چنين روحيه‌اي، نشدني ها را شدني مي‌کرد. او واقعا هم، مرد پيکار در صحنه نبرد با ضد انقلاب بود و هم در نبردهاي کلاسيک در جبهه جنگ تحميلي بود. در هر عملياتي که انجام مي‌شد، کاوه ابتکار عمل را بدست مي‌گرفت؛ آنهم ابتکار عملي که مخصوص خودش بود. از نزديک در صحنه نبرد بود. جلو، عقب، راست و چپ جبهه را زير نظرداشت و من هيچکس را در جنگ نديدم که مثل او ابتکار عمل داشته باشد.

    ــ براي اينکه با هم آشناتر شويم، هر کس اسمش را مي گفت و مي گفت بچه ي کجاست، نوبت محمود که رسيد ما مشهدي ها منتظر بوديم که چي مي گويد به هم چشمک مي زديم که يکي به نفع ما! گفت:من محمود کاوه هستم فرزند کردستان!